باز هم من زنده ام آه اي خدا متشكرم
باز باران بر غبار شيشه ها متشكرم
باز هم بيداري و خميازه و صبحي دگر
ديدن آيينه و نور و صدا متشكرم
باز هم يك سفره و يك چاي داغ و نان گرم
فرصت ديدار تو در اين فضا متشكرم
بار ديگر ميتوانم بو كنم از پنجره
ياس خيس خانه ي همسايه را متشكرم
گر چه در اين وقت پر گهگاه يادت ميكنم
خاطرم جمع است مي بخشي مرا متشكرم
من كه بي تسبيح و بي سجاده ام از من بگير
اين تغزل را به عنوان دعا متشكرم
حميد مصدق
شب های تابستان...
ما را در سایت شب های تابستان دنبال می کنید
برچسب : دعا,نان,خدا,قیامت,نماز,سجاده, نویسنده : مهتاب summernights بازدید : 152 تاريخ : پنجشنبه 17 مهر 1393 ساعت: 10:15